-
واقعا بن بست است است / بیماری روی دست ات مانده ! سِحر اش کرده اند ؟ یا دوای مهر ش داده اند ؟ در ساعاتی از صبح ، و ابتدا و انتهای شب ، بیتاب میشود . انگار: در انتظاری از شوق در درگاه باغ / میسوزد هیچ پزشکی : نمیخواهد بداند ، که او ، بیمار چیست ! وبیمار کیست ؟ علائم بالینی ، روشن است ، اما کو پزشکی ؟ که بخواهد بداند ؟ بیماری مرموز ، روی دستانم مانده / دست دعا ، بسوی تو دارم !