بازهمم>انسان

مجادله ماهی ها !

بازهمم>انسان

مجادله ماهی ها !

تکه کوجکی از اینه هستی ام > من>تو >او > را منعکس میکنم > نشکنیدش .

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لیچار یک» ثبت شده است

    لیچار :                                                 همکلاسی ، همکار من ، هم محله ای نازنین ، ای همه خوبان ! :    رازی را افشا میکنم ، بشرطی که بین خودمان بماند :         میخواهم شما مراپذیرش کنید ، شما باید بگوئید که : که هستم !! ، چه هستم ، وچگونه باید باشم : تا مورد تایید شما باشم؟                           مینویسم : چون میخواهم سری از میان سرها در آرم و بشوم : نویسنده ای اهل قلم !!  ، و این ، اتفاق نخواهد افتاد تا شما نمرات قبولی ام را بدهید ، چراکه من به تایید و تمجید :معتادم .    من : پیرو مُد ، هستم ، لباس های مرا : پدر ومادرم : به روز ؛ و مد روز برگزیده اند ومن هم  به سنت > پیروی ازمُد وفادارم .                             من : از آدم های سنتی ، خوشم نمی آید ، میدانید چرا ؟ خودتان بیشتر ازمن میفهمید که آن ها جرئت شکستن سنت کهنه را : که آن هم روزگاری مُد بوده ، ندارند ، آنان اگر میخواهند پیشرفت کنند ، باید به سنت پیروی از مد برگردند .            سنت پیروی از مد را نفهمیدم چه کسی بنیانگزاری کرده است ؟ کارخانه جات تولیدی؟ چی میگن ؟ فرهنگ مصرف گرائی؟ اینهارا همان سنتی ها میگویند و آن هم علت اش حسودی و چشم ندیدن پیشرفت دیگران است !! من شخصیت مورد تایید امروزی هارا میخواهم ، این ها  این  نو بودن در لباس و اندیشه را چرا سیاسی اش میکنند؟؟     من باید بدانم که شما چی دوست دارید که بخوانید ؟ تا من همان هارا بنویسم ؟ چه دوست دارید بشنوید؟ تا من ، آن را بگویم !؟   گاهی اشتباها بحث بیهوده اجتهاد را مطرح میکنم ، اما من به دموکراسی لیبرال معتقدم ، و اکثریت هرچه دوست دارند همان را میگویم ، و این از نشانه های دموکرات بودن است !!    پیامبران توحیدی هم اگر گوش به اکثریت میدادند ، این همه مرارت نمیکشیدند !!                      خلاصه کلام، من ، گدای تاییدیه شما هستم : مرا یاری دهید!!                                   

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ دی ۹۲ ، ۲۰:۵۵
عابدین گودرزدشتی