Separation oF DEVIL / جدائی از شیطان !
پنجشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۲، ۰۸:۳۴ ب.ظ
بخوانید و تامل کنید :*
-
زن زیبا 25 ساله ، از راهرو دادگاه خانواده عبور نمود و باجهره ای مصمم وارد اطاق قاضی شد . به محض ورود ، با پدر و مادر شوهرش روبرو شد ، من خبرنگار منتظر بودم که شاهد برخوردی سرد با نو عروس یک ساله شان باشم ، اما باکمال تعجب مادر شوهر ش او را بوسید و پدر شوهرهم با کمال احترام با او روبرو شد ، وبا اشارات سر ، تاسف خود را به عروسش اش منتقل نمود !! شوهر، 29 ساله ، در دادگاه حاضر شده بود . قاضی بابیان در خواست طلاق از سوی زن ، از وی علت درخواست حدائی از شوهر را پرسید : _ زن : آقای قاضی ، من و شوهرم هردودر خانواده مسلمان و معتقد بزرگ شده ایم ، وشوهرم میدانست که من به پوشش وحجاب زن علاقه دارم ، و این مطلب مورد پذیرش او هم قرار گرفت . سه ماهی نگذشته بودکه شوهرم شروع به ایرادگیری نسبت به پوشش من نمود ، امید وار بودم تا با گذشت زمان دست بردارد ، اما کم کم حضور در مهمانیهای آنچنانی را مطرح نمود ، آن هم با حداقل پوشش ،که مورد نظرش بود . من به ایشان یاد آورشدم که هرگز در این گونه میهمانی ها حاضر نمیشوم و از حجاب خود در بیرون خانه دست بر نمیدارم ، اما متاسفانه ایشان گوشش بده کار نبود ، عاقبت دادخواست طلاق دادم و از قاضی محترم درخواست رسیدگی را دارم . قاضی رو به شوهر نمود و از او خواست تا نظرش را بیان کند . _ مرد : درست است که من هم در خانواده مذهبی و معتقد بزرگ شده ام ، اما معتقد به حجاب نیستم !! همسرم درظاهر بسیار زیبایت ، او انتخاب والدین من هست ، و وقتی اورا دیدم به او علاقمند شدم ، و امید وار بودم اورا از اعتقاداتش جدا کنم و بدون حجاب و پوشش مورد نظر من در میهمانی ها حضور یابد !! من زن ام را بسیار زیبا میدانم و معتقدم تا وقتی زنده است :از زیبائی های خودش استفاده کند ، و با پوشش زیبائی اش که نمیتواند از این زیبائی استفاده کند !؟ قاضی با چهرهای غم زده ، رو به پدر داماد نمود و نظرش را پرسید ؟ _ پدر داماد : با چهره ای که چک چک عرق میریخت گفت : پسرمن لیاقت داشتن اینچنین همسر با وقار و موئمنی را ندارد !! و از این لحظه باید فراموش کند که پدر و مادری داشته است . من از عروس ام طلب آمرزش مینمایم . **** و قاضی : با دستانی لرزان حکم طلاق را امضا وابلاغ نمود .!! ***** و من خبرنگار ، گیج ومنگ ، مثل بیداری اصحاب کهف ، با سوالاتی کشنده و بی پاسخ تنها ماندم : _همسر این مرد ؟ چگونه باید از زیبائی هایش لذت ببرد؟ _ نکند !! میخواسته همسرش عروس محفل بی عفتان بشود ؟ _ فرورفتن مردان و جوانان ما ، از کی ؟ به این منجلاب تمدن ، آغاز شده است ؟ _ زیبائی ظاهر زن را دیده !! زیبائی باطن مورد نظر مرد در چیست؟ و : به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را / پناه بر خدا !! */ بر داشتی آزاد از دانا نیوز
۹۲/۱۰/۱۹