Vertigo3 / سرگیجه/3
خوابِ پرواز : مثالِ رخش و رستم ، یا ، پرنده تیرآرش، گُردایرانشهر سوار توسن هحرت بسوی معبد آدم به قصد ترک واماندن ، عفن بودن بسوی نور میتازم و می نازم ، به توسن ، اسب رهوارم * چو هاجر، مادر هجرت ، به رفتن ، رفتن ورفتن ، دوای درد پوسیدن ، و ماندن های کافوری ، که بوی مرده را دارد !! : * * و توسن ، باکف دریا وبرق گام ورقص یال ، در آتش ! رسای شیهه و آواز بهروزی ،ومن ، چون برگ، در طوفان ! * * * و رهوار نحیب ام را کنارابر میبینم، ومیخوانم : سرودهحرت پیوسته و پی گیر ، به هر حائی که خورشیدیست نور افشان ، زرخوتناک پوسیده، به نور هرطلوع و شوق روئیدن ، زتیره خواب نومیدی ، به امیدی و بیداری ! * * * * ورفتن ، در سماع چرخی ی رندی چو مولانا / بسوی شمس تبریزی ، و آزاد از (من) و من ها! و من با شمس میخوانم :که هجرت، پویش انسان ،/ که رستن از سرانحام حقارت بار تاریکی /ز دلگیری و بغض و سینه بسته / که چون پروازمرغی زخمی و خسته ! * * * * * و یاد مژده رحمت : الم نشرح لک صدرک ! / و دل در سینه ام(پرواز) میگردد / وآزادی ، نثار سینه های باز میگردد ! * * * * * * درآن بالاره روشن / بیاد اولین بار امانت ها و اسمائی /که از دوش پدر های پدرجدم /و از ذهن ذلال حافظ اسمائ پاکیزه ، امانت دار گردیدم !! و مسئول بقای حسن تدبیرم/ و هشدار پیامد های لغزیدن : رها در چاه ویل اسفل السافل ! * * * * * * و من تبعیدی مرموز بودن ها / و گهواره (1) چه جانفرسا! / عحب، تبعیدی و گهواره و مامن ؟ / و و رمزوراز ناگفته ، که فرسودست جانم را/ و رمز جانشین بودن ،خدائی ررا/ که روح اش حان من گشته / وبوی دست او دارم . و ازتقویم خلق خالق آدم / چه شیرین قصه ای دارم ، که بگذشته / و در گیر (من) و(من ها)ی سرگشته ، که نگذشته!/ولبریز از غم و درد غریبی ها/ بریدن از نیستان فراغت ها/ واین، دلگیری جاوید آدم ها/ واین... ******** وتوسن، خوب میتازد/ ومیداند :زبوی آخور و گندابه خوردن ها، مثال جن و بسم اله، بیزاریم / و توسن ، جای خودرا دشت ،میداند / هوای تاختن در اوج را دارد/ و زیر سقف دَم کرده ، قراری در تن و جان اس نمیماند/ کنون اش چون شهاب شب / و تیری از کمان رسته / به قتل شب کمربسته / همی تازد . ******** و ناهنگام : صدای پای آواز و نوای شادی توسن : زِ رعد نعره دیوان / به چاه ساکت مرداب ، می افتد / و من ازخواب ناب آرزوهایم / مثال سنگِ تیپا خورده ای ، از بام ِ آن معراج ، می افتم / و مینالم :خدایا ، خواب میدیدم؟ ******** سرود ریزش باران و ، رقص پنجره هم گام و / رعد و برق ناهنگام : خدایا ، خواب میدیدم؟!
(1)- الم نجعلالعرض مهادا/ آیا زمین را گهواره(رشد) شما قرار ندادیم/ صدق..
دیدن یا ندیدن مسأله این است ؟
یه بحث آزاد راجع به DVD
جدیدن متن هاتون فونتش غیر خواناست