فراموش کن ! / پاره کن و بسوزان : ، اوراقِ خاطراتی را ،که باد کرده بود از هوییت های عجیب! ازخاطرت بِبَر : هر نام وصدائی را ، ازلحظاتِ زیسته !! برگرد , از جاده هایِ همیشه !! آن صدای دعوتی که شنیدی ,از اینجا نبود ! **** چه فایده ای دارد ؟ : حضورِ جسمی ات / در درگاهِ باغی : که چَشم , چَشم را نمی یاید : حتی برای چیدنِ یک لبخند ! **** این تکیده ای که توئی ، آغاز کرده است , رسیدن را : به وصلِ به پا یانِ خویش ! پایان ,که نه , آغاز!! **** صدایت , گُم شده بود , !!! عاشقانه های ساحلی ات , در غریوِ طوفان های بی کسی ! وآیا ؟ آواز های مهتا بی ات , هِق هقِ صادقِ شبانه ات , در وضوحِ شنیدن بود ؟ **** چه فایده ای دارد : ماندن , در حجمی از ابعاد , درخاطره گُنگِ رفته بر باد وغبارِ فرصت های , ندیدن ! **** آغاز کرده ای , رسیدن را ,به آغاز !! بشنو ! این صدای توست , از حنجره های وضوح , از پنجرهِ گشوده به اشراق !! دعوتی را که همیشه شنیدی , حالا ، از این پنجره بشنو !! چقدر ، صدا نز دیک تر است ؟؟!!