بازهمم>انسان

مجادله ماهی ها !

بازهمم>انسان

مجادله ماهی ها !

تکه کوجکی از اینه هستی ام > من>تو >او > را منعکس میکنم > نشکنیدش .

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیخ بهائی و باطن آیات» ثبت شده است


به دوران حکمروائی شاه عباس صفوی برگشته ایم ، و با جوانی با استعداد شگرف وعلاقه ای عمیق به کسب علوم روز درهمه زمینه ها همراه شده ایم.         او محمد فرزند ابراهیم امین التجارومتولد شیراز میباشد.قدمهای اولیه خواندن قرآن و نوشتن را در شیرازبرداشت وپس از مرگ پدر ، از ثروت اش در اصفهان خانه ای خرید، تا از محضر استادانی مثل شیخ بهائ الدین عاملی، معروف به شیخ بهائی آموزش ببیند .                                    شیخ ،صبح ها در مدرسه خواجه تدریس میکرد و محمدابن ابراهیم که بعدها ملقب به صدرالمتاهلین و ملا صدراگردید قبل از کلاس نزد شیخ بهائی رفت وگفت که ازشیراز آمده ام تا از تدریس شما بهره ببرم،که باخوش آمدگوئی واستقبال او روبرو شد .                  جلسه اول درس  آغازگردید، با تلاوت آیه 56 سوره احزاب :اناله وملائکته یصلون علاالنبی یا ایهاالذین آمنو صلو علیه وسلمو تسلیما.             خداوند و فرشتگان بر پیامبر صلوات میفرستند /پس ای ایمان آوردگان ، شماهم براو صلوات بفرستید .          علیرغم واجب بودن صلوات ، مردم از خود پیامبر پرسیدند که چگونه بایدبر تو رحمت فرستاد ، فرمود: الهم صل علی محمد وآل محمدکما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید و مجید :خداوندا برمحمد وآل محمد درود فرست ، آنچنان که بر ابراهیم و فرزندان ستوده و بزرگوارشان درود فرستاده ای .      تفسیر این آیه درس آن روز بود ، وسپس شیخ از طلاب پرسید اگر سوالی دارید بپرسید.                           یکی از شاگردان پرسید :جناب شیخ ،با اینکه پیامبرما فرمود که من هم بشری مانند شما هستم، معهذا آنچنان که شما گفتید، خداوند براو صلوات میفرستدو به انسان امرشده که اونیز بر او صلوات بفرستد، آیا شیطان نیز بر او صلوات میفرستد؟                    شیخ پرسید به چه مناسبت این سوال به ذهن شما وارد شد؟                     شاگرد گفت،خداوند انسان را خلق کرد واز فرشتگان خواست تا براو سجده کنند ،همه سجده نمودند الی شیطان ، حالابفرمائید که آیا ابلیس بر پیامبرما سجده کرد ؟                   استاد گفت پاسخ به این سوال مستلزم قرائت آیات مربوط به الزام سحده کردن به آدم است ، آیا ازشما کسی این آیات را به خاطر دارد ؟ یکی از آن ها گفت که این آیات در سوره حجرمیباشد اما آنهارا به خاطر نداشت .محمد ابن ابراهیم (ملا صدرا ) اجازه قرائت خواست وسپس ادامه داد :فاذا  سویته و نفخت فیه من روحی فقعواله ساجدین..... :بعد خلقت آدم ،از روح خویش درآن جسم دمیدم ، در برابرش به خاک بیفتید و اورا سجده کنید ، تمام فرشتگان سجده نمودند،غیر ابلیس که از ملحق شدن به ساجدین امتناع نمود.    خداوند فرمود : ای ابلیس ،چرا با سجده کنندگان همراه نشدی؟ ابلیس گفت :من به آدم ، که تو اورا ازگِل خشک و بدبو آفریدی سجده نمیکنم.           شیخ به ملاصدرا احسنت کفت و سپس اورا به شاگردان معرفی نمود، و ادامه داد :                                  پس آن چه از روح خداوند بر آدم دمیده ،همان روح آدم ا ست ، وجان ما از جنس روح با ریتعالی میباشد.بعلاوه به ما عقل داده ، پس انسان ،با این داشته های بی نظیر و اختصاصی ،استعدادوصل به بالاترین مرحله تکامل را دارد، توجه کنید که قبل از دمیدن روح خداوند ، انسان موجودی زنده نبود و با دمیدن آن روح ، حان گرفت ، و زنده شد.                                    ******     شیخ بهائی در ادامه ،پایان درس را چنین ارائه داد : علاوه بر معانی آیات ، مفاهیم باطنی آنها را باید درک کرد ، فرشتگانی که به دستور خداوند بر آدم سجده کردند ، از آسمان فرود نیامدند  ، آنان همه در آدم بودند و ابلیس هم در انسان بود .                    وقتی انسان بادریافت دمیدن روح خدا زنده شد و زندگی را آغاز کرد تمام نیروهای معنوی که در انسان بود، از عقل شریف آدمی پیروی نمودند ودر بین این نیروها ، نفس اماره هم بودکه حاضرنشداز عقل شریف آدمی اطاعت نماید، که اگر این طغیان نفس اماره نبود، تمامی نیروها تحت فرماندهی عقل شریف میبود ونوع بشر دیگر وادار به گناه نمیشد.                         واین نفس اماره ، همان شیطان درون آدمی است ، که وجودش وتبعیت انسان غافل از او ، ریشه فاصله گرفتن انسان از سعادت سرمدی است .          انسان های طغیان گر ، اختیار تام هفت عضو را به شیطان درون (نفس اماره ) میسپرند، تا آرام آرام از روح خدائی خویش فاصله بگیرد تا پست ترین پله که اسفل الاسافلین است نزول کند .این هفت عضو از چشم ، گوش ،فلب ، زبان ، بینی و دست و پا تشکیل میشود که عدم اطاعت آنان از عقل شریف وتبعیت ار شیطان درون ، موجب انگاره هفت دروازه جهنم را پدید آورده ، و روشن است که نداشتن وحدت فرماندهی در این ابزارها ، به دروازه های جهنمی بنام زندگی واصل مینماید و برعکس آن هم شایستگی انسان را به بهشت خداگونگی ومورد لطف ورحمت آنکه روح اش ,جان ما گردیده !!!                                نشانی آنان که تحت گمراهی ابلیس درون میشونداین است :ان عبادی لیس لک علیه سلطان الامن اتبعک من الغاوین !! تو به بندگان من تسلط نداری و نمیتوانی آنانرا گمراه گردانی مگر ره گم کردگان .                        وابلیس در رویاروئی با پیامبران ، بویژه پیامبر اسلام ، نه تنها توان ایستادگی را ندارد، وجز سجده به آن والامقامان چاره ای ندارد .                    ******                                                         


 هانری کربن وجمعی از خاورشناسان/ انتشارات جاویدان


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مهر ۹۲ ، ۲۰:۲۶
عابدین گودرزدشتی