بازهمم>انسان

مجادله ماهی ها !

بازهمم>انسان

مجادله ماهی ها !

تکه کوجکی از اینه هستی ام > من>تو >او > را منعکس میکنم > نشکنیدش .

Childhood & clear _sightedness / کودکی و روشن بینی !

دوشنبه, ۲۵ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۲۳ ب.ظ


مردی ثروتمند ، پسر کوچک اش را به روستا برد ، تابه او نشان دهد که اهالی آنجا چقدر فقیرهستند!  آن دو ، یک شبانه روز در کلبه  محقر یک روستائی مهمان بودند . در پایان سفر و در راه بازگشت ،مرد ثروتمند از پسرش پرسید : سفر چگونه بود؟ پسر گفت : عالی بود پدر .  پدرپرسید:آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر: بله پدر .         پدر پرسید چه چیزی در آن دیدی؟       پسر کمی اندیشید و گفت :                      _ فهمیدم که ما در حیاط مان یک فواره داریم ، و آنها رودخانه ای دارند بی انتها !       _ ما، در حیاط مان فانوس های تزئینی داریم ، و آنها ستارگان بی شمار !                             _ حیاط ما به دیوارها محدود میشوند ، وباغ آن ها نامحدود !             _ پدر متشکرم که فهمیدم ما چقدر فقیر هستیم ! / پدر آب دهانش خشک شده بود وخیره و مبهوت به پسر نگاه میکرد!!                           (منبع:جام نیوز_حام کودک).                             

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۲/۰۹/۲۵
عابدین گودرزدشتی

ثروتمند فقیر

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی