SORROW & HOPEFULNESS /اندوه و امید واری
دوشنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۲، ۰۴:۳۱ ب.ظ
<<<<<<<<<{ اندوه }>>>>>>>>> وای برمن ! / {سلامم را/تو پاسخ گوی /در بگشای !/ من امشب /آمدستم وام بگذارم /حسابت را /کنار جام بگذارم !} / قدیسِ قُدس مسلمانی / مولانا جلال الدین بلخی ، دمشقی ، حَلَب ی ، قونیه ای !! قونیه کو ؟! / قونیه در دست حرامیان است ! / آنان / با هلهله اله اکبر/ منافقانه / کیسه های زر در جیب /هدیه خادم الشریفین وپوزخند به ابراهیم خلیل ! وجزیه برکندن دربِ باروی خیبر / خانقاه حَلَب را غارت میکنند / با ،باقی نمایش ریائی کشتی مرمره !!! و بازی با جانِ یاری رسانانِ به مظلومان غزه ! / بگو ، مجالس سُماع را موقوف کنند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
***امیدواری*** دختری بیست ساله / در رنج / بادرد / با بوی مرگ / عطر حضور تو را استنشاق کرده است / در کلاس درس هایت / پذیرفته شده ست / وباجان ودل /آماده است برای : آنچه تو بفرمائی /فضولی ام را ببخش / کمک اش کن ***/nafffass / پدرش رفته پیش خدا / او میرود زیر تیغ جراحی / دعایش کنیم ./..دعایش کنیم . *** او /دختر جوان / از آشنایان گوگو......**** از وبلاگ اوست / تامل کنید / بیدار!! گشته است !!! <<<<{ آغاز بی لیاقتی }>>>> <<<<<<<<<<<>>>>>>>>>> >> سکوت میکنم /میگوئی : خدا حافظ !! / لطفا ، دیگر، سگوتم را تفسیر نکن ! & اگرمیتوانستی ، معنی آن را / بفهمی! / کارمان ، به خدا حافظی ، نمی کشید ! && دیگر ، تنهائی ام را ، با هیچ کس ، تقسیم نمیکنم ! تقسیم کردم #چند برابر شد . &&& من ، خدا نیستم ،که بگویم : صد بار اگر ،توبه شکستی ، باز آی ! / رفتن ات ، اوج نا مردی بود/ مرد باش و دیکر نیا !! &&&& بارفتن ات / پایانِ مرا ، اثبات نکردی/آغاز بی لیاقتی خودت را اثبات کردی! &&&&& و ،چنین بود : مادری !؟ دست ، در دست کودک اش ! / وچشم /در نگاهِ مردِ غریبه ! پدری !؟ پا به پای همسرش ! / ودل ، در گروی اندامِ زنِ همسایه ! و ،چنین شد : که ، کودک ، یاد گرفت : با تو ازدواج کند /وبه او،بیاندیشد !! واین : آغاز بی لیاقتی انسان! شُد !!!!!!!
۹۲/۰۱/۱۲